رادمهررادمهر، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره

رادمهر

خودم...خودم

خودم آب بریزم، خودم آهنگ بذارم، خودم بخورم، خودم بشورم، خودم برم، خودم بیام...خودم... خودم... خودم این تلاش کودکانه برای استقلال بیشتر و ثابت کردن خودت دیدنیه اما طفلک این اعصاب و روان من و بابا و وسایل خونه که یکی پس از دیگری داره می ترکه... بعضی وقتا چشمامو می بندم که عمق فاجعه رو کمتر ببینم... آخه مگه می شه بطری آب رو بدم به تو تا توی لیوان آب بریزی و کل آشپزخونه رو خیس نکنی... نه که کلا در تلاشم که خونسرد باشم همه اش مجبورم چشمامو ببندم که جیغم نره آسمون... عزیز دلم بزرگ شدنت مبارک، استقلالت مبارک، سعی ات برای روی پای خودت بودنت مبارک... تلاش های کودکانه ات برای تجربه های بیشتر مبارک... پولادین شدن اعصاب ما هم مبارک......
29 خرداد 1392

یخ بذارم؟

هر وقت زمین می خوری و سر نازنینت به جایی می خوره فوری یه کیسه یخ رو می ذارم روی سرت تا جاش باد نکنه و دردش آروم شه... چند روز پیش داشتم وسایلت رو از زیر اپن آشپزخونه جمع می کردم بی هوا سرم رو بلند کردم خیلیییی محکم خورد به لبه اپن چشمام سیاهی رفت از درد، همون جا نشستم و گفتم آیییییی سرم... یهو دیدم بدو بدو اومدی یه دستمال از آشپزخونه برداشتی و مچاله کردی تو مشت کوچولوت و می گی مامان یخ بذارم...یخ بذارم بعد گذاشتیش روی سرم و مالیدیش... من درد یادم رفته بود... به چشمای قشنگت نگاه می کردم و گوله گوله اشک می ریختم دست خودم نبود... گذاشتم حسابی سرم رو بمالی تازه خودمم لوس کردم که بیشتر این کارو بکنی . نمی دونی چه لذتی داشت بعد دستات رو گرفتم تو...
20 خرداد 1392

هم بازی ها...

الان دیگه یک هفته است که کامل با شیشه و شیر خشک و ... خداحافظی کردیم؛ بعد از دوسال اون سینی کوچولوئه رو کابینت که توش یه فلاکس کودکانه ، دو تا شیشه شیر در دو سایز مختلف ، یه قوطی شیر خشک و این چیزا بود جمع شد... حالا دیگه شبا کامل می خوابی و غر غر شیر نمی کنی... بهتره اما جای اون سینه برای همیشه روی کابینتمون خالیه... الان برای این که هر چی بیشتر فراموش کنی کارمون بازیه و بازی... منم هم بازیت؛ نمی دونم قد من شده زیر یه متر اندازه تو یا تو قدت شده یک و شصت و خوردی خلاصه که حسابی هم قد شدیم؛ از سر کار نرسیده تو پله ها می یایی بغلم و می گی مامان چشم بذارم؟ من: بذار مامان جون من دستامو صابون بزنم ... رادان: منم صابون منم کف بازی... من: نه ب...
13 خرداد 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رادمهر می باشد